- واقعیت این است: غیرممکن ترین کاری که می توانی تصور کنی این است که وضعیتی را که آجر اولش را بد گذاشته اند، درست کنی و به صراط مستقیم بکشانی، مثل یک سیستم ناقص خراب مدیریتی، مثل یک پروژه ی نرم افزاری که بدون هیچ برنامه ریزی توسعه پیدا کرده است. مسلما انرژی کمتری می برد اگر کل سیستم را یکجا بیاندازی سطل آشغال و از اول راه درست را شروع کنی. ولی تقریبا هیچ وقت نمی شود اینطور همه چیز را پاک کرد. دکمه ی ریست همیشه در دسترس نیست. شاید وقتی بحث کار در میان باشد، بالاخره راهی برای کوبیدن و از نو ساختن پیدا کنی. ولی روابط اجتماعی، سیستم های مدیریتی. نمی شود آدم ها را به قتل رساند و از ابتدا شروع کرد؛ ماشین زمان هم متاسفانه هنوز اختراع نشده است.
دست بر قضا وضعیت کاری من الان حول و حوش همین مساله می چرخد. من دایم در حال تلاش برای درست کردن سیستم هایی هستم که ماه هاست اجرایی شده. ایلان ماسک می گفت برای بررسی رزومه ی افرادی که برای مصاحبه ی استخدام پیش تو آمده اند، یک سوال ساده بپرس:«بزرگترین چالشی که در کار تجربه کردی چه بوده و آن را چطور حل کردی». چون هرچقدر هم راجع به نرم افزارهایی که بلد هست دروغ بگوید، راجع به این مورد نمی تواند داستان سرایی کند. اگر از من این سوال را بپرسند، بدون لحظه ای تامل می گویم:«بزرگترین چالش، همین درست کردن پروسه ی توسعه سیستمی هست که ماه هاست در یک مسیر اشتباه پیش رفته.» این وضعیت درست به همین اندازه ی فرآیند «بچه دار شدن، ازدواج کردن و سپس عاشق شدن» مضحک و بی منطق هست. این مسئولیت کاری، من را یاد کارکتر وینسنت وولف فیلم پالپ فیکشن می اندازد؛ کسی که وقتی توی بد مخمصه ای افتادی، به او زنگ می زنی، و او هم می آید و همه چیز را برایت روبراه می کند. هر شرکتی یا هر تیمی باید برای پوزیشن وینسنت وولف یک نفر را استخدام کند.
- توی گشتن های پوزیشن پی اچ دی و کاری، به یک پوزیشن در دپارتمان علوم کامپیوتر برخوردم به نام Educational Technology with focus on computational thinking. همه کم کم دارند به این نتیجه میرسند که reasoning و تفکر منطقی مهمترین «باید» هر سیستم آموزشی هست. شاید اگر در نظام آموزشی ما هم به سه مقوله ی «اخلاق»، «تفکر انتقادی» و «تفکر منطقی» می پرداختند، وضعیت خیلی خیلی بهتر از اینی بود که الان هست. ولی مدارس و دانشگاه ها همچنان ضد اخلاق را ترویج می کنند، و به سادگی بریدن یک گل از ریشه، بنای تفکر را از بیخ و بن می زنند. وضعیت فعلی ما نه با تغییر فرد و سیستم درست می شود نه با پول و تلاش بیشتر. هرچقدر هم پای درخت بی ریشه آب بریزی، برایت هلو و پرتقال ثمر نمی دهد.
امضاء: خزنده ی سیستماتیک
درباره این سایت